برای ما مشهدی ها، دهه کرامت حال وهوای دیگری دارد. هرکدام از ما خاطرههای خوش و نابی از لحظههای زیارت داریم. هرکدام از ما نذر و نیازهایی داشته ایم که بین خود ما و امام عزیزمان ردوبدل شده است. هرکدام از ما دل گیریها و لحظههای گرفتهای داشته ایم که با حضور در بارگاهش غم هایمان سبکتر شده است و دلمان روشن. این قصه، قصه همه ما مشهدی هاست؛ چه دردهایی که درمان نشد! چه مهربانیهایی که از جانب نگاه آقا سرازیر نشد! و چه روزهای روشنی که پیش رویمان میدیدیم و میبینیم وقتی دلمان قرص است به اینکه صاحب خانهای داریم که هوای همسایه هایش را دارد.
چه حالمان خوب باشد و چه بد، جایی داریم که سایه امنی برای ماست و پناهی برای روزها و شب هایمان. ما مشهدیها وقتی به سفر میرویم، فقط دلمان برای خانواده و بستگانمان تنگ نمیشود؛ وقتی چشممان از گنبد و گلدسته آقا فاصله میگیرد، تازه میفهمیم درد غربت یعنی چه. وقتی برمی گردیم و نگاهمان به بارگاه گره میخورد، دلمان تازه میشود و روحمان جلا میگیرد.
«مهربانی» بهترین هدیه امام رضا (ع) به دوستداران است و ما باید میراث دار این مهربانی باشیم و در این ایام دهه کرامت و زائرپذیری مهربانتر باشیم. همسایههای این امام مهربان باید با خود و مهمانان آقا مهربانتر از بقیه مردم باشند. زمانی میتوانیم به شهروندی آقا افتخار کنیم که ذرهای از مشی و مرام آن بزرگوار را در زندگی بازتاب دهیم و این مهربانی را که بارها امام به ما ارزانی داشته است، به دیگران هبه کنیم.
همسایه امام رضا (ع) باید مهربان باشد، باید خیرخواه دیگران باشد، باید دست کرم داشته باشد و دلش دریایی از سخاوت باشد. اگر شمهای از آنچه آن آقا داشت، در رفتارمان داشته باشیم، میتوانیم به همسایگی مان ببالیم و سرمان را بلند کنیم که در کنار آقا عمری را به سر برده ایم.